بیزارم از این خواب ها که هر شب مرا به آغوش تو می آورند و صبح ...
با اشک از تو جدایم می کنند ...
حالـَت بدون مـَن چِطور است..؟!!
آرامتـَرے..؟شادتـَرے..؟دَغدَغه هایَت کَمتَر شده..؟!.....
مَن حالَم خوب است اما تو باوَر نَکن...
مَن دل نِگَرانَم و بـے تاب ... و فَقَط یِک سُوال از دَرونَم مَرا به دار میکِشَد و
آن این است....چرا اینقَدر راحَت گُذشتـے ...؟!!!
هر چه بیشتر میخواهمت دورتر میشوی، بر گرد قول میدهم دیگر دوستت نداشته باشم
تا بودی لا اقل سایه ای بر سرم بود...
سایه ترس نبودنت...
ولی الان ...!!!
تنهایی سایه ندارد...
ولی درد ... دارد.
" نگاه كن!
فقط یه << سایه >>
پا به پای من میاد
سایه طعنه میزنه:
<< تنها رفیقِ تو منم >>...!!
باران ببــار
تمــامـ ِ خاطـره هــا را بشــور
تمــامـ ِ دوستــتـ دارمـ هــا
تمامـ ِ عاشقــانــهـ هــا
ببــار کهـ مـنـ هــمـ شــرمـ نکنــمـ
مـن هــمـ ببــارمـ ...
چقد عکس دو نفره داریـــم
من و تنهاییــــــ ... !
هستند ڪسانے ڪه از شدت دلتنگے به ڪُما رفته اند ...
حرف نمے زنند ...
راه مے روند ...
نفس مے ڪشند ...
ولی چیزے حس نمے ڪنند !
فقط فڪر مے ڪنند و فڪر مے ڪنند و فڪر مے ڪنند !!!
مـَن معنیِ قِسمتـ و حِکمَتـــ را نمے دانمــ امـآ تـو معنےِ طاقَتــــ رآ مے دانـی ... مـَگــَر نــه ؟؟؟ خدا
طاقتم طاق شده است....... نمی توانم دیگر.......
مے گوينـد قِسمتـــ نيستـــ ،حِکمَتـــ استـــ خدايـآ ...
نظرات شما عزیزان:
ناممکن ترین ها را امکان می بخشد
تنها برکه ای ست که می توانی در آن غرق شوی و اما نفس بکشی!
به درخواست چتر هم ... جواب رد میدهم ...
میخواهم ... "تنهاییم" را ... به رخ این هوای دو نفره بکشم ...!